برای عمل یا خدمت به عنوان یک محرک یا محرک. [لاتین stimulāre، stimulāt-، به goad on، از محرک، گواد. تبلیغ محرک.
معنای محرک چیست؟
تعریف محرک. صفت قابلیت تحریک یا تسریع فعالیت یا پاسخ فیزیولوژیکی یا روانی توسط یک عامل شیمیایی. مترادف: محرک. تحریک کننده یا تسریع کننده فعالیت یا حواس.
چگونه از تحریک در جمله استفاده می کنید؟
نمونههایی از تحریک در یک جمله
افزایش دستمزد کارکنان ممکن است تولید را تحریک کند. اقتصاد با کاهش مالیاتتحریک نشد. هورمونی که رشد بافت عضلانی را تحریک می کند بحث آنها او را برانگیخت تا بیشتر در مورد این موضوع تحقیق کند. او با بحث آنها تحریک شد.
آیا شبیه سازی یک کلمه است؟
v.t. -lat•ed، -lat•ing. 1. برای ایجاد یک شبیه سازی یا مدل از: برای شبیه سازی شرایط بحران. 2. وانمود کردن تظاهر: شبیه سازی بیماری. 3. فرض یا داشتن ظاهر یا ویژگی های: چرم شبیه سازی شده.
آیا سهام همچنان خط فاصله دارد؟
بر اساس فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، اصطلاح stock-still یک کلمه ترکیبی خط فاصله است است. با این حال، اغلب به صورت دو کلمه مجزا و بدون خط فاصله ارائه می شود. … در واقع، کلمه stock-still به معنای غیرقابل حرکت مانند کنده درخت است.