"آنها تحت تاثیر تجربه قابل توجه او در این زمینه قرار گرفتند." "او تجربه کمی در استفاده از این برنامه دارد." او از طریق یک دوره کارآموزی تجربه خوبی به دست آورد.» "تجربه کاری او محدود است."
چگونه از سالها تجربه در جمله استفاده می کنید؟
نمونه جملات برای من سالها تجربه از منابع الهام بخش انگلیسی دارم. من دوست دارم خود اشتغالی داشته باشم و سالها تجربه مدیریت پول دارم. آقای وان گفت: " من سالها تجربه در قانونگذاری دارم، "و فکر می کنم چیزی به این کار اضافه کنم".
چگونه از واژه تجارب استفاده می کنید؟
Experiences یک اسم جمع است، و وقتی از آن در این شکل استفاده می کنید، در مورد یک حادثه یا حوادث خاصی صحبت می کنید که شما را تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان مثال: شنیدن تجربیات او در دوران جنگ جالب بود. تجربه می تواند یک فعل نیز باشد. این به معنای چیزی است که برای شما اتفاق می افتد، یا چیزی که شما احساس می کنید.
نمونه هایی از تجربه چیست؟
تعریف تجربه این است که اتفاقی بیفتد. یک نمونه از تجربه برای اولین بوسه است. عمل زندگی از طریق یک رویداد یا رویدادها؛ مشارکت شخصی در یا مشاهده رویدادها در صورت وقوع.
در یک جمله تجربه کرده اید؟
1. او در تدریس بسیار با تجربه است. 2. این شرکت رشد شهاب سنگی را تجربه کرده است.