استراتژی معنا
- Strategize برای ایجاد یک برنامه تعریف شده است. نمونه ای از استراتژی این است که طرحی برای برنده شدن در بازی بیابید. فعل.
- برای برنامه ریزی استراتژی برای (مثلاً یک تجارت یا سرمایه گذاری مالی). فعل.
- برای تعیین استراتژی ها؛ طرح. فعل.
- برای تدوین یک استراتژی. فعل.
- برای برنامه ریزی یک استراتژی یا استراتژی. فعل.
چگونه از استراتژی استفاده می کنید؟
هنگامی که دانش را به دست آوردید و از مشکل آگاه شدید، می توانیدرا استراتژی کنید. قبل از اینکه فلیسیا به خانه فرار کند، از نمایش به شدت آشفته شده بود و شروع به استراتژی برنامه B خود برای بازگرداندن شوهر سابقش کرد.
چگونه از استراتژی در جمله استفاده می کنید؟
ما تمام شب را بیدار می مانیم و با استراتژی و آشنایی با یکدیگر. آنها توانستند از استراتژی فکری و عاطفی خود استفاده کنند و به خوبی از پس خود برآیند. ایالات متحده، دادگاه ها به شرکت های بزرگ به دلیل استراتژی با دیگران یا درون شرکت های خود برای به حداکثر رساندن سود حمله کردند.
آیا استراتژی درست است؟
به طور کلاسیک، strategize به عنوان یک فعل ناگذر استفاده می شود، به این معنی که مفعول ندارد (شما فقط می توانید استراتژی کنید - نیازی به استراتژی برنامه ریزی ندارید). اما حداقل از اواسط دهه 1800، از آن به صورت گذرا نیز استفاده شده است، مانند بیایید یک مسیر عملی را برای افزایش سود خود استراتژی کنیم.
معنای استراتژی کردن چیست؟
فعل ناگذر.: بهیک استراتژی یا روش عمل طراحی کنید.