بازدارنده. باز داشتن کسی از انجام کاری به معنای جلوگیری از انجام آن یا ترغیب او به انجام آن کار است. در طول جنگ، سیل من را از رفتن به آنجا منصرف نمی کرد.
منصرف نشدن یعنی چی؟
فعل متعدی. 1: برای کنار زدن، دلسرد کردن، یا جلوگیری از اقدام، او با تهدید بازدارنده نمی شود.
آیا بازدارنده است یا بازدارنده؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، de·terred، de·ter·ring. دلسرد کردن یا خودداری از اقدام یا اقدام: سگ بزرگ از متجاوزان جلوگیری کرد. برای جلوگیری از؛ بررسی؛ دستگیری: الوار با کرئوزوت درمان شده برای جلوگیری از پوسیدگی.
چگونه از deterred در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله بازدارنده
- مورچه ها را می توان با سرکه سیب مهار کرد. …
- برونل با چنین ترسهایی منصرف نشد و در سال 1836 کار با غرق شدن شفتها شروع شد تا با چنین ترسهایی بازدارند و در سال 1836 کار با غرق شدن شفتها برای تعیین مسیر تونل آغاز شد.
آیا مردم را منصرف خواهد کرد؟
جلوگیری از انجام کاری یا کم کردن اشتیاق شخصی به انجام کاری با سخت کردن آن شخص در انجام آن یا تهدید به نتایج بد در صورت انجام آن: این اقدامات برای جلوگیری از حمله دشمن طراحی شده اند.