برعکس یک آدم خشن و عموما بد اخلاق . جذاب . علاقهمند . Exciter . آقا.
مترادف بور چیست؟
اسم. 1 «وقتی مست است چنین کسالتی است» غیره، اوف، هوسباز، اوباش، اراذل، داد و بیداد، پسر قلدر، دعوا، خشن، قلدر، لوبر، فاسد، مبتذل، یاهو ، بربر، نئاندرتال، بدوی، وحشی، بی رحم، جانور، هیولا.
متضاد بوت چیست؟
برعکس لگد زدن (چیزی) سخت در جهت مشخص . پذیرش . اجازه . استخدام.
متضاد دروغگو چیست؟
برعکس فردی که ناحقیقات را منتشر می کند. فرد صادق . راستگو. راستگو.
دکتر مقابل چیست؟
(غیرپزشک) مقابل متخصص شفا یا پزشکی. غیر پزشک غیر پزشک صبور.