هیچ کس مهم نیست، نه پرنده و نه درخت، اگر بشر به طور کامل نابود شود. و خود بهار، وقتی سحر از خواب بیدار شد، به سختی می دانست که ما رفته ایم.
چرا بهار نمی داند که ما رفته ایم؟
در شعر، طبیعت نسبت به نتیجه جنگ یا انقراض انسان بیتفاوت پیش میرود، همانطور که بهار شخصیتیافته «مواجه نیست» زیرا بهار «به سختی میدانست که ما رفتهایم."
چه کسی از جنگ در باران ملایم خواهد آمد؟
و نه یک از جنگ باخبر نمی شود، هیچ کس بالاخره وقتی تمام شود اهمیتی نخواهد داد. هیچ کس، نه پرنده و نه درخت، بدش نمی آید، اگر بشر به کلی نابود شود. و خود بهار، وقتی در سحر از خواب بیدار شد، به سختی می دانست که ما رفته ایم.»
چه کار می کند و وقتی سحر از خواب بیدار می شد به سختی می فهمید که ما رفته ایم؟
"و خود بهار، وقتی در سپیده دم از خواب بیدار شد، به سختی می دانست که ما رفته ایم" با همه پیشرفت های تکنولوژیکی ما، جای تعجب است که چگونه ما به عنوان یک گونه می توانیم زنده بمانیم و موجودیت خود را در این شرایط حفظ کنیم. دنیا برای مدت طولانی.
منظور از There Will Come Soft Rains اثر سارا تیزدیل چیست؟
"There Will Come Rains" نوشته سارا تیسدیل زمین را به گونه ای توصیف می کند که گویی بدون نوع بشر و بی توجهی به طبیعت و بهار برای زندگی انسان است. … نیمه دوم شعر چگونگی طبیعت و "بهار" را شرح می دهدمتوجه نشوید که آیا همه نوع بشر در حال جنگ بودند.