مثال جمله مانع
- هیچ چیز مفیدی را مانع نمی شود و ضرری را روا نمی دارد. …
- او مطمئن نبود که چرا در حالی که چشمانش اشک می ریختند، قفسه سینه اش آنقدر سفت شده بود که مانع تنفسش شود. …
- علاوه بر این، من خیلی می خواهم بروم و مطمئناً خواهم رفت، بنابراین او گفت: مانع من نشوید.
منظور شما مانع چیست؟
فعل. مانع، مانع، مانع، مسدود کردن به معنای برای تداخل در فعالیت یا پیشرفتاست. مانع از استرس هایی می شود که باعث تاخیر یا تداخل مضر یا آزاردهنده در پیشرفت می شود. باران مانع از صعود شد.
مانع و مثال چیست؟
مانع کردن به معنای مهار یا عقب نگه داشتن چیزی است. یک مثال برای مانع کردن، مسدود کردن ورودی با موانع است. مثال مانع این است که بازوی کسی را بگیریم تا از در عبور نکنند. فعل.
مترادف Hinder چیست؟
برخی از مترادف های رایج hinder عبارتند از block، مانع و مانع. در حالی که همه این کلمات به معنای "تداخل در فعالیت یا پیشرفت" هستند، مانع از استرس هایی می شوند که باعث تاخیر یا تداخل مضر یا آزاردهنده در پیشرفت می شوند.
چگونه از کلمه مانع استفاده می کنید؟
موانع در جمله ?
- کوچکترین خواهر من وقتی سعی می کند در انجام کاری به من کمک کند همیشه بیشتر مانع است تا کمک.
- در حالی که من بودمنگران سرماخوردگی دخترم بودم، فکر نمی کردم مانعی برای حضور او در مدرسه باشد.
- کمبود پول بزرگترین مانعی است که در راه اندازی مغازه کیک فروشی با آن روبرو هستیم.