به عنوان صفت، تفاوت بین غیر قابل حل و غیر قابل حل است. این است که غیرقابل عبور از آن گذشت، غلبه کرد، یا غلبه کرد. غیرقابل عبور; به عنوان مشکل یا مانع غیرقابل عبور در حالی که غیرقابل عبور غیرقابل عبور است.
قابل غلبه چیست؟
تعریف قابل غلبه. صفت قابل غلبه یا غلبه بر. "موقعیت های خطر قابل اندازه گیری و قابل غلبه" مترادف: تسخیرپذیر.
چگونه از غیرقابل حل در جمله استفاده می کنید؟
ابتلا به اپیدمی در یکی از بخش های تیم تقریباً غیرقابل حل است. مشکلات حل نشدنی نیستند اما برای از بین بردن آنها زمان و هزینه لازم است. این نباید به عنوان یک مانع غیرقابل عبور برای استفاده از آنها تلقی شود.
معنای مشکل حل نشدنی چیست؟
مشکلی که غیرقابل حل است آنقدر بزرگ است که نمی توان با موفقیت با آن برخورد کرد. به نظر نمی رسد بحران مشکلی غیر قابل حل باشد. مترادف: غیرقابل حل، غیر ممکن، طاقت فرسا، ناامید بیشتر مترادف غیر قابل حل. دیکشنری پیشرفته انگلیسی COBUILD.
اگر با یک کار غیرقابل حل مواجه شوید چه قدم هایی برمی دارید؟
حتی می توان بر سخت ترین چالش های زندگی و کسب و کار غلبه کرد اگر برای برنامه ریزی استراتژی خود وقت بگذارید و سپس آن را بی وقفه اجرا کنید
- ارزیابیتکلیف شما و نیاز به انجام کار. …
- ارتباط کلیدی است. …
- روند را مستند کنید. …
- نماینده. …
- ایجاد قطعات قابل هضم. …
- برای قدردانی از دستاوردها زمان بگذارید.