در استفاده امروزی، بیعلاقهترین اغلب به معنای "غیرمعصب" است، در حالی که بیعلاقه به سادگی به معنای "علاقهنداشتن" است. جالب اینجاست که زمانی که این کلمات برای اولین بار معرفی شدند معانی آنها برعکس بود، در اصل بی علاقه به معنای "عدم علاقه" و uninterested به معنای "بی طرفانه" بود.
چگونه از بی علاقگی در جمله استفاده می کنید؟
نمونههایی از "بیعلاقه" در جمله بیعلاقه
- او برای انگلیس مقابل مالت وارد زمین شد و بی علاقه به نظر می رسید. …
- خودجوئی کاملاً بی علاقه به خدمت است. …
- اگر خیلی کم ارتباط چشمی برقرار می کنید ممکن است بی علاقه به نظر برسید. …
- او کاملاً به ما بی علاقه بود.
چند نمونه از بی علاقگی چیست؟
نمونه بی غرض شخصی است که به چیزی رای می دهد اما هیچ مزیت یا ضرر شخصی در نتیجه رای گیری ندارد. یک مثال از بیعلاقهها، ارسال پیامک دانشآموز هنگام شام خوردن با خانوادهشان است. نداشتن هیچ سهم یا علاقه ای در نتیجه؛ بدون تعصب، بی طرفانه.
وقتی فردی بی علاقه باشد به چه معناست؟
بیتفاوت، بیتفاوت، کنجکاو، گوشهگیر، بیعلاقه، بیعلاقه یعنی نشان ندادن یا احساس علاقه. بی تفاوتی به معنای بی طرفی نگرش از فقدان تمایل، ترجیح یا تعصب است.
بی غرض چه چیزی را دوست داردیعنی؟
برای سنت فرانسیس دو سیلز (1567-1622)، دکتر کلیسا، عشق بی غرض به معنای جذب محبت آمیز برای یک شخص یا چیزی است که تنها به دلیل عشق به خدا است. … بنابراین عشق، آغاز و پایان روند رشد کلی انسان در سفر معنوی او به سوی خداست.