او منتقد همه سیاست های استعمار زدایی از سرزمین هایی شد که او آن را بخشی جدایی ناپذیر از فرانسه می دانست. هر دو کشور رسماً استعمارزدایی را تشویق کردند، با این حال هر دو همچنین به دنبال جذب کشورهای تازه استقلال یافته به حوزه نفوذ خود بودند
چگونه از استعمار زدایی در جمله استفاده می کنید؟
پس از جنگ، بسیاری از ایالت های جدید تشکیل شدند که در دوره استعمارزدایی اعلام کردند یا به آنها استقلال دادند. سلطنت او شاهد استعمارزدایی و استقلال هند شرقی هلند (اندونزی فعلی) و سورینام بود. او صهیونیسم را یک جنبش استعمار زدایی میداند.
نمونه ای از استعمار زدایی چیست؟
استعمار زدایی به عنوان عمل خلاص شدن از شر استعمار یا رهایی یک کشور از وابستگی به کشور دیگر تعریف می شود. یک نمونه از استعمارزدایی هند مستقل شدن از انگلیس پس از جنگ جهانی دوم است. عمل یا فرآیند حذف استعمار یا رهایی از وضعیت استعماری.
دو نمونه از استعمار زدایی چیست؟
بریتانیا در سال 1947 هندوستان، فلسطین در سال 1948، و مصر در سال 1956 را ترک کرد. در دهههای 1950 و 60 از آفریقا، در دهههای 1970 و 80 از مناطق تحت الحمایه جزیرههای مختلف و در سال 1997 از هنگکنگ خارج شد.
استعمارزدایی به زبان ساده چیست؟
به سادهترین عبارت، استعمارزدایی وقتی یک مستعمره است.تحت کنترل کشور دیگری مستقل می شود. این فرآیند به افراد غیربومی نیاز دارد که تاریخ استعماری جهان را به رسمیت بشناسند و بدانند که چگونه منجر به فلج شدن جوامع بومی شد.