2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
وقتی دو چیز به عنوان متضاد ظاهر می شوند، متضاد هستند. ممکن است مناطق تیره و روشن متضاد یک نقاشی را دوست داشته باشید، با برخورد سایه ها آن را جالب تر می کند.
تضاد به چه معناست؟
1: برای نشان دادن تفاوت های قابل توجه قرمز با مشکی تضاد دارد. 2: مقایسه دو شخص یا چیز برای نشان دادن تفاوت بین آنها با سبک های این دو نویسنده مقایسه کنید. تضاد. اسم. کنتراست | / ˈkän-ˌtrast
تضاد به چه معناست مثال؟
Contrast اغلب به معنای "مخالف" است: برای مثال، رنگ مشکی برعکس سفید است و بنابراین بین جوهر سیاه و کاغذ سفید تضاد وجود دارد. اما تضاد همچنین می تواند زمانی اتفاق بیفتد که این دو چیز بسیار متفاوت باشند. برای مثال، گربهها و سگها قطعاً متضاد یکدیگرند، اما متضاد هم نیستند.
واژه مقابله به چه معناست؟
فعل متعدی.: برای بی اثر کردن یا مهار یا خنثی کردن اثرات معمولاً نامطلوب آن با استفاده از یک نیروی ، اقدام یا تأثیرگذاری بر دارویی که برای مقابله با خستگی استفاده می شود. کلمات دیگر از counteract مترادف بیشتر جملات مثال درباره counteract بیشتر بدانید.
چگونه از کلمه متضاد استفاده می کنید؟
به طرز شگفت انگیزی متفاوت است. تمایل به کنتراست
- رویکردهای متضاد در مورد اروپا نشانگر تفاوت شدید بین احزاب اصلی بود.
- دیوارها را با رنگ متضاد رنگ آمیزی کنید.
- دیوار را با رنگ متضاد رنگ آمیزی کنید.
- این کتاب دیدگاه های متضاد آثار اولیه شاعر را بررسی می کند.
توصیه شده:
نزدیکترین متضاد کلمه احتکار کدام است؟
متضاد برای احتکار بدهی. کمبود. نیاز. فقر. متضاد برای احتکار چیست؟ فرهنگ لغت کامل مترادف ها و متضادها هارد. متضادها: ضایعات، اسراف کردن، پراکنده کردن. مترادف: گنج، انباشته کردن، شوهر، ذخیره کردن، انباشتن، انباشته کردن، ذخیره کردن.
نزدیک ترین متضاد کلمه capacious کدام است؟
متضاد برای capacious تنگ. small. فشرده. کوچک. مترادف و متضاد capacious چیست؟ جادار. مترادف: جادار، جامع، حجیم، فراوان، سازگار، گسترده، گسترده. متضادها: باریک، محدود، محدود، محدود، کم عمق، منقبض، کوچک. نزدیکترین متضاد این کلمه به طور خاص کدام است؟ متضاد برای به طور خاص نادرست.
نزدیکترین متضاد کلمه اکسپدیتیو کدام است؟
متضاد برای expeditious تاخیر. آهسته. pokey. عقب مانده. مترادف سریع چیست؟ برخی از مترادف های رایج سریع عبارتند از سریع، ناوگان، عجولانه، سریع، سریع، سریع، و سریع. در حالی که همه این کلمات به معنای "حرکت، پیشروی، یا عمل با تیزبینی"
نزدیکترین متضاد کلمه بی پروا کدام است؟
متضاد برای گستاخی فروتنی. ادب. نرمی. حیا. ادب. احترام. خجولی. ترسو. واژه گستاخی به چه معناست؟ تعریف گستاخی. خصلت عجول بودن و عجول بودن. نوع: حماقت، عجول بودن، بی پروایی. ویژگی کم فکر کردن به خطر. مترادف جسارت چیست؟ برخی از مترادف های رایج جسارت عبارتند از گونه، چتزپا، هتک حرمت، صفرا، سرسختی، اعصاب، و جسارت.
نزدیکترین متضاد کلمه به سرعت کدام است؟
متضاد برای expeditious تاخیر. آهسته. pokey. عقب مانده. متضاد به سرعت چیست؟ متضادها: کسل کننده، سنگین، بیکار، غیرفعال، بی حال، بی اثر، تنبل، ساکت، ساکت، کند، کند، کند، احمق. مترادف: فعال، چابک، هوشیار، تند، شلوغ، مشغول، کوشا، پرانرژی، پرتلاش، سرزنده، متحرک، زیرک، بیدرنگ، سریع، آماده، بیقرار، پرشور، پرشور، انعطافپذیر، نیرومند، بیدار.