فعل (با مفعول استفاده می شود)، نبش قبر، نبش قبر؛ نبش قبر. کندن (چیزی دفن شده، به ویژه جسد مرده) از زمین. تجزیه احیاء یا بازیابی پس از غفلت یا یک دوره فراموشی؛ آوردن به روشنی: نبش قبر یک شهرت ادبی; برای نبش قبر حروف قدیمی.
نبش قبر به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: نبش قبر a بدن. 2: برای بازگرداندن از غفلت یا ابهام، مقدار زیادی از اطلاعات را از آرشیو نبش قبر کرد. کلمات دیگر از exhume مترادف ها و متضادها جملات نمونه بیشتر درباره نبش قبر بیشتر بدانید.
چگونه از exhume در جمله استفاده می کنید؟
سیل آمد و گورستانی را نبش قبر کرد که سربازان کنفدراسیون و اتحادیه در آن مخلوط شده بودند. جای تعجب نیست که اکنون او را نبش قبر کنند تا نقش همیشگی خود را به عنوان تسهیل کننده جنایت جنایتکاران جمهوری خواه ایفا کند
وقتی کسی را دفن می کنید به چه می گویند؟
فعل (رسمی) کندن، بیرون آوردن، جدا کردن، دفن کردن، جدا کردن بقایای او از محل استراحت خود نبش قبر شده است.
بدن بعد از 1 سال در تابوت چگونه به نظر می رسد؟
هنگامی که ساعت ها به روز تبدیل می شوند، بدن شما به یک تبلیغ وحشتناک برای گاز-ایکس پس از مرگ تبدیل می شود و مواد بدبوکننده را متورم و دفع می کند. … حدود سه یا چهار ماه پس از این فرآیند، سلولهای خون شما شروع به خونریزی آهن میکنند و بدن شما را تبدیل به سیاه مایل به قهوهای میکنند..