1. برای برآورد قیمت یا ارزش: یک الماس را ارزیابی کنید. ارزیابی املاک و مستغلات 2. قضاوت سنجیده در مورد; ارزیابی یا اندازه گیری: ارزیابی یک تهدید. خودش را در آینه ارزیابی کرد.
آیا معنی ارزیابی شده است؟
فعل متعدی. 1: برای تنظیم مقدار روی: برای تخمین میزان ارزیابی خسارت. 2: برای ارزیابی ارزش، اهمیت، یا وضعیت به ویژه: برای قضاوت متخصص در مورد ارزش یا شایستگی ارزیابی حرفه یک بازیگر.
چگونه از کلمه ارزیابی استفاده می کنید؟
فعل (به کار می رود با مفعول)، ap·praised، ap·prais·ing. برای تخمین ارزش پولی؛ ارزشرا تعیین کنید. ارزیابی: قبل از اینکه خانه را بخریم، یک متخصص ارزیابی کرده بودیم. برای برآورد ماهیت، کیفیت، اهمیت و غیره: او سعی کرد شعر جان آپدایک را ارزیابی کند.
چگونه چیزی را ارزیابی می کنید؟
ارزیابی به معنای تخمین زدن ارزش چیزی است، اما دومین "a, " را حذف کنید و شما apprise دارید که به معنای "گفتن" است. اگر شخصی را برای ارزیابی خانه خود استخدام می کنید، ممکن است مجبور شوید خانواده خود را از این واقعیت آگاه کنید که اکنون بیش از ارزش خانه خود به بانک بدهکار هستید.
شکل اسمی ارزیابی چیست؟
ارزیابی. عمل یا فرآیند ایجاد یک نظر ارزشی. قضاوت یا ارزیابی از ارزش چیزی، به ویژه یک قضاوت رسمی.