1a: یا ویژگی کسی که در بندگی اجباری است به ویژه: نوکر پست یا پست. b باستانی: نفرت انگیز، پست من با ترس بردگی از فاجعه انجام داده ام.-
آیا کلمه ای به نام برده وجود دارد؟
بودن یا شبیه بودن به یک برده; ذلّاً تسلیم: در طاعتش برده بود. پایه؛ منظور داشتن؛ حقیر: ترس های بردگی. عمداً تقلیدی؛ فاقد اصالت: بازتولید بردگی.
اطاعت بندگی چیست؟
adj. 1 از یا برازنده یک برده. 2 بودن یا شبیه بودن به برده; خدمتگزار.
کدام کلمه به معنای بردگی مطیع است؟
تسلیم ناپذیر; ویژگی یک برده یا خدمتکار «فداکاری بردهوار به شغلش بر زندگیاش حکمرانی کرد» «یک بلهگوی بردهدار برای روسای حزب» - S. H. Adams» مترادفها: مطیع، نوکر مطیع. در نگرش یا رفتار مطیع یا حنایی.
شما به یک فرد تابع چه می گویید؟
برخی از مترادف های رایج زیردست عبارتند از فریب، نوکر، و برده وار.