فعل متعدی. 1a: خودداری از گردش یا بیان خشم ما را خفه کرد. ب: قطع کردن (صدا، نفس و غیره) ج: بازدارنده، دلسرد کردن.
خفه در جمله به چه معناست؟
تعریف Stifle. سرکوب یا مهار چیزی; برای نگه داشتن چیزی نمونه هایی از Stifle در یک جمله. 1. بچه ها سعی کردند خنده خود را در کلاس خفه کنند اما نتوانستند برای مدت طولانی جلوی خنده های خود را بگیرند.
خفه کردن در تجارت به چه معناست؟
متعدی برای جلوگیری از توسعه عادی چیزی. بسیاری از قوانین جدید کسب و کارها را خفه می کنند.
آیا خفه کردن به معنای زمین گذاشتن است؟
فعل stifle به معنای "خفه کردن، خفه کردن، غرق کردن است." این می تواند یک احساس کلاستروفوبیک را توصیف کند، مانند خفه شدن در اثر بوسه های خاله بزرگ. در شدیدترین حالت، خفه کردن به معنای کشتن با قطع تنفس است.
کلمه خفه به چه زبانی است؟
اواخر قرن چهاردهم، "خفه کردن، خفه کردن، غرق کردن" با منشأ نامشخص، احتمالاً تغییر فرانسوی قدیم estouffer "خفه کردن، خفه کردن" (فرانسوی مدرن étouffer) ، خود ریشه شناسی نامشخصی دارد، شاید از یک منبع ژرمنی (مقایسه کنید stopfon قدیمی آلمانی عالی "به وصل کردن، چیز"). حس استعاری مربوط به دهه 1570 است.