صفت. تا حدودی چاق؛ تمایل به چاق شدن.
Plumpish به چه معناست؟
صفت. خوب گرد و پر به شکل: چاق، چاق، پژمرده، رولی-پلی، گرد، گرد، لوله ای، زفتیگ.
آیا چاق بودن یک کلمه بی ادبانه است؟
چاق دانمارکی و سوئدی "بی ادب، درشت، دست و پا چلفتی" از کلمه آلمانی پایین آمده است و نشان دهنده توسعه معنایی متفاوت است. «پرور شدن،» 1530s، from plump (adj.). معنی "چفت کردن (چیزی) و متورم کردن" مربوط به دهه 1530 است.
محرک انسان شاد چیست؟
1: غیر مسئولانه در استفاده از سلاح گرم به ویژه: تمایل به شلیک قبل از شناسایی واضح هدف. 2الف: تمایل به غیرمسئول بودن در اموری که ممکن است جنگ را تسریع کند. ب: نگرش به شدت ستیزه جویانه.
انگشت ماشه ای چیست؟
صفت. اگر کسی را به عنوان ماشه شاد توصیف می کنید، او را تأیید نمی کنید زیرا او بسیار آماده و مایل به استفاده از خشونت و سلاح است، به ویژه اسلحه. [غیررسمی، مخالفت] برخی از آنها کمی ماشه - خوشحال هستند - به هر چیزی که حرکت کند شلیک می کنند. 'خوشحال'