صفت untimelier، صفت untimelier. 1 (رویداد یا عمل) که در زمان نامناسبی اتفاق می افتد یا انجام می شود. 'بازگشت نابهنگام دیو' 'از طریق رویاها و فلاش بک ها، ما مجموعه ای از اتفاقات را می بینیم که به این رویداد نابهنگام منجر می شوند، از جمله داستان واقعی و وحشتناک پیدایش اولیس. '
بی موقع به چه چیزی اشاره دارد؟
1: در زمان نامناسب: نامناسب. 2: قبل از موعد، طبیعی یا مقتضی: نابهنگام به قبر رفتند. نابهنگام صفت.
چگونه از بی موقع استفاده می کنید؟
نابهنگام در یک جمله ?
- مرگ نابهنگام رئیس جمهور کشور را به هرج و مرج انداخت.
- یخبندان نابهنگام در اواسط آوریل به شکوفه های ظریف آسیب زد.
- در این بیانیه آمده است که خانواده برای درگذشت نابهنگام پسر، برادر، پدر و عموی خود عزادار شدند.
آیا کلمه ای نابهنگام وجود دارد؟
صفت، untime·li·er، untime·li·est. به موقع نیست; در زمان یا فصل مناسب رخ نمی دهد. نابهنگام یا نامناسب: باران نابهنگام بازی را متوقف کرد.
معنی نافرجام در انگلیسی چیست؟
: خوشبختانه: مانند. الف: اظهار نظر ناشایست مناسب یا به موقع نیست. ب: ناخوشایند، ناگوار، لحظه ناخوشایند. کلمات دیگر از infelicitous مترادف و متضاد جملات مثال درباره infelicitous بیشتر بدانید.